zohor

سایت ضد فراماسونی و ضد شیطان

zohor

سایت ضد فراماسونی و ضد شیطان

چند مقاله در مورد ازدواج و...

سوالات داغی که باید در اولین جلسه از نامزدتان بپرسید !

سوالات داغی که باید در اولین جلسه از نامزدتان بپرسید !
دختر و پسری که قرار است با هم ازدواج کنند در اولین جلسه قبل از ازدواج بایستی در چه زمینه هایی با هم صحبت کنند؟


 چگونه و با چه سوالاتی باید بفهمیم طرف مقابل برای زندگی ما مناسب است یا خیر؟
 سوال: دختر و پسری که قرار است با هم ازدواج کنند در اولین جلسه قبل از ازدواج بایستی در چه زمینه هایی با هم صحبت کنند؟

 در مورد چه چیزی باید صحبت کنیم و چه سؤال هایی بپرسیم تا بفهمیم که او ایده ال زندگی ماست؟

پاسخ: در مورد انتخاب همسر باید از فاکتورهای گوناگونی استفاده کرد. به عبارت دیگر همسر مورد نظر را نمی‏توان صرفا با طرح چند سؤال آن هم در یکی دو جلسه، شناسایی کرد. چه اینکه این جلسات بیشتر جنبه تشریفاتی دارد و طرفین به خاطر برخوردهای اولیه ممکن است خیلی خوب نتوانند همدیگر را ارزیابی کنند. لذا علاوه بر این جلسات گفتگو باید راهکارهای مطمئن‏تری را ضمیمه کرد تا درمجموع به یک نتیجه مطلوب رسید و آگاهانه دست به انتخاب زد.

به نظر می‏ آید یکی از بهترین راههای شناخت همسر، شناخت خانواده او می‏باشد. چه اینکه همسر محصول یک خانواده است و اگر خانواده مناسب باشد تا حدود زیادی می‏توان به محصولات آن نیز اطمینان داشت. راه شناسایی خانواده استفاده کردن از افراد مجرب، آگاه و دلسوز و در عین حال راز دار و مطمئن است.

یکی دیگر از راههای انتخاب همسر مناسب، داشتن آگاهی های لازم از همسر مطلوب و ایده‏ آل می‏باشد و لازمه این کار، مطالعه کتاب هایی در این زمینه مانند: کتاب «جوانان و انتخاب همسر از علی اکبر مظاهری انتشارات پارسایان» و کتاب «انتخاب همسر» از ابراهیم امینی از انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی و کتابهای دیگر در همین زمینه.

همچنین مشورت کردن با افراد کارشناس و مجرب، اطلاعات بسیار ارزشمندی را می‏تواند در اختیار انسان بگذارد، بعد از اینکه مجموعه‏ای از اطلاعات را از طریق خانواده، مشورت با افراد کارشناس و مجرب و مطالعه بدست آوردید، آنگاه نوبت بهجلسات حضوری و گفتگو می‏رسد. طبیعی است که اگر این فرآیند به صورت صحیح و دور از احساسات انجام بگیرد درصد بالایی از اطلاعات لازم برای انسان فراهم میشود.

در جلسات حضوری بیشتر باید توجه به مسائلی مانند: تعادل روحی، سلامت جسمانی، قیافه ظاهری و نگاه کلی فرد به زندگی مورد توجه قرار گیرد. برای بدست آوردن تعادل روحی که اهمیت بسیار زیادی دارد ،باید رفتار فرد را مانند نحوه سخن گفتن او، انسجام کلامی او. طریقه نشستن و حرکات و سکنات او مورد توجه قرار گیرد. اگر در این گونه امور وضعیت عادی داشت تا حدودی می‏توان به تعادل روحی او نیز پی برد.

موضوعات و سؤالات قابل طرح در این گونه گفتگوها مختلف است. زیرا افراد عقیده ها, آرمانها, هدفها و خواسته های آنان گوناگون است. اما بعضی از مطالب عمومی بوده و می توان آنها را طرح کرد که عبارتند از :

1. سؤال از خط مشی کلی زندگی آینده و این که زندگی را بر چه مبنایی می خواهید استوار و اداره کنید؟
مثلاً: تا چه اندازه به قوانین و دستورات اسلام و تکالیف عملی و دینی آن پایبند هستید و می خواهید تا چه اندازه زندگی را بر اساس آن بنا کرده و در تصمیم گیریها آنها را مورد توجه قرار می دهید؟

2. پرسش از اهداف آینده : هدفهایی که قصد دارید در زندگی آینده دنبال کنید چیست؟ و یا درباره ی هر یک از آرمانها و هدفهای تحصیلی , اخلاقی , اجتماعی , شغلی و... به شکل جزئی تر سؤال صورت گیرد.

مثلا:تا چه اندازه به ادامه ی تحصیل و پیشرفت علمی پایبند هستید؟ به چه شغلی علاقه مند بوده و چه شاخصه هایی باید داشته باشد و از نظر اخلاقی تا چه اندازه به دستورهای اخلاقی و آداب و رسوم اجتماعی و فرهنگی توجه دارید و...

3. پرسش از صفات اخلاقی و خصوصیات فردی یکدیگر.

4. پرسش از خواسته ها و انتظارات طرفین از یکدیگر.مثلاً: از همسر مطلوب خود چه انتظاری دارید؟

5. پرسش از چگونگی برخورد و رفتار و میزان ارتباط با خانواده و بستگان و خویشان یکدیگر.

6. پرسش از نظرات یکدیگر درباره ی شیوه تربیتی فرزندان آینده .

7. پرسش از عیوب و نواقص و بیماریهای مزمن یکدیگر.

لازم به ذکر است در چنین جلسه ای باید دو طرف صادقانه از حقایق و ویژگیهای واقعی یکدیگر خبر دهند و در صدد گمراه کردن یا فریب دادن یکدیگر بر نیایند بلکه باید با کمال شجاعت و به طور صادقانه پاسخ گوی پرسش های یکدیگر باشند.




 گردآوری: گروه سبک زندگی سیمرغ

داشتن دوست دختر یا پسر قبل از ازدواج، درست یا غلط ؟

داشتن دوست دختر یا پسر قبل از ازدواج، درست یا غلط ؟
معمولا افرادی که اقدام به برقراری چنین رابطه هایی می کنند، با این استدلال که «ما نمی خواهیم ازدواج کنیم» انتخاب ها و رفتارهایی را که باید از خود نشان دهند، بروز نمی دهند و...


دوستی هایی که قبل از ازدواج دنبال می شود، قطعاً دوستی پایدار و بلند مدتی نخواهد بود اما وابستگی عاطفی ای که بعد از مدتی بین دو طرف شکل می گیرد، جدایی را سخت می کند.

معمولا افرادی که اقدام به برقراری چنین رابطه هایی می کنند، با این استدلال که «ما نمی خواهیم ازدواج کنیم» انتخاب ها و رفتارهایی را که باید از خود نشان دهند، بروز نمی دهند و بدون آشنایی کافی و درنظر نگرفتن معیارهای درست، اقدام به برقراری این رابطه می کنند و حاضر به پذیرش مسئولیت های یک رابطه نیستند. چنین دوستی هایی به دلیل ضربه هایی که طرفین رابطه متحمل می شوند، توصیه نمی شود. 


بخشی از این ضربه ها مربوط به وابستگی های عاطفی می شود. به عبارت بهتر، شما تصور کنید دختر و پسری تصمیم می گیرند که رابطه ای با هم برقرار کنند، منتها چون قصد ازدواج ندارند، ملاک هایی را که برای ازدواج در ذهن خود ساخته اند نادیده می گیرند، با این توجیه که قرار نیست این رابطه به ازدواج منجر شود. بنابراین با کسانی دوست می شوند که کیفیت اخلاقی و رفتاری پایین تری دارند. 



از طرفی این رابطه آغاز می شود و بعد از مدتی این دوستی دو حالت پیدا می کند؛ یا رابطه به خاطر مشکلاتی که به وجود می آید قطع می شود و در این میان، طرفین ضربه های روحی- عاطفی زیادی خواهند خورد و یا این رابطه مدتی ادامه پیدا می کند تا وابستگی عاطفی شدیدی به وجود می آید و تصمیم می گیرند ازدواج کنند؛غافل از اینکه این آدم مناسب ازدواج نیست و معیارهای یک ازدواج موفق در این رابطه وجود ندارد.

نکته دیگر این است که وقتی این گونه روابط براساس حداقل شناخت آغاز می شود، طرفین به مسائلی مانند معیارهای اخلاقی مورد پذیرش شان توجه نمی کنند. برای مثال، دختر یک حدی از رابطه را می پسندد ولی پسر خواسته های بیشتری دارد و یا بالعکس. در این موارد مشاهده می شود طرفین از ترس از دست دادن دوستی و یا به خاطر تهدیدهایی که صورت می گیرد، تسلیم خواسته های طرف مقابل می شوند.


دوستی برای شناخت جنس مخالف

بعضی ها می گویند من دختر و یا پسری را برای دوستی می خواهم تا بتوانم دخترها و یا پسرها را بشناسم؛ در صورتی که این کاملا غلط است. برای شناختن روحیات دخترها و یا پسرها لازم نیست افراد چنین روابطی را تجربه کنند. جنس متفاوت چیز پیچیده ای نیست که لازم باشد یک نفر «دوست دختر» یا «دوست پسر» داشته باشد تا جنس متفاوت را بشناسد. روابط معمولی که درون برخی چهارچوب های اخلاقی و عرفی شکل می گیرد مثل روابط معمول دو همکلاسی یا دو همکار، برای شناختن جنس متفاوت کفایت می کند و لازم نیست برای شناخت پیدا کردن وارد روابطی بشوند که وابستگی های عاطفی حرف اول و آخر را می زند.

در کشورهای غربی که حتی از لحاظ فرهنگی تفاوت های زیادی با جامعه ما دارند و ارزش های متفاوتی برای آنها تعریف شده است، تحقیقات نشان م یدهد که افرادی که دوستی با آدم های بیشتری را تجربه کردند و به قول معروف دوست دختر و یا دوست پسرهای بیشتری داشته اند و قبل از ازدواج روابط متعددی با جنس مخالف داشته اند، بعد ازدواج رضایت کمتری از زندگی شان دارند و مشکلات بیشتری را تجربه خواهند کرد. این تجربه برخلاف تصور قالب جوانان ماست. در حال حاضر، دخترها و پسرها فکر می کنند هرچه روابط بیشتری را تجربه کنند، در انتخاب همسر موفق تر خواهند بود اما این یک ذهنیت نادرست است.


قطع رابطه

مرحله آخر، قطع این گونه روابط است. افراد باید بدانند که هرچه از عمر رابطه می گذرد، وابستگی بیشتری به وجود خواهد آمد و قطع رابطه همراه با رنج فراوان خواهد بود. 

از نظر روانشناسی، از دست دادن یک رابطه که در آن عاطفه و احساس وجود دارد همچون مرگ یکی از نزدیکان، دردناک است و فرد دور های سوگوار رابطه از دست رفته اش خواهد بود. گریه ها، خواهش و التماس ها، قول و قرارها و امثالهم در این دوران نباید مورد اعتنا قرار بگیرند؛ چراکه فرد برای فرار از غم از دست دادن رابطه دست به هر کاری می زند تا شاید بتواند طرف مقابل را از جدایی منصرف کند. 



طرفین رابطه اگر بتوانند با واقعیت رو به رو شوند و چند ماه ناراحتی شان را کنترل کنند، به زندگی عادی برخواهند گشت و حتی بعد از سپر یشدن مدتی متوجه فواید قطع رابطه گذشته شان خواهند شد، اما اگر مدام امیدوارانه به فکر از سرگیری رابطه باشند، نخواهند توانست به زندگی عادی و معمولشان بازگردند.


یک نکته مهم

نکته دیگر این است که اگر تصمیم به قطع رابطه گرفته شد، این جدایی باید به یکباره و برای همیشه صورت گیرد و نه به صورت تدریجی یا با کم کردن رابطه. تجربه نشان می دهد کم کردن تدریجی رابطه مؤثر نیست و همه چیز باید یک دفعه تمام شود. تنزل رابطه به یک دوستی معمولی هم به هیچ عنوان مؤثر نخواهد بود؛ چرا که این ها سابقه ای از یک رابطه عاطفی را با هم دارند که ممکن است طرفین را دچار مشکلات روحی کند.




 گردآوری: گروه سبک زندگی سیمرغ
منبع : tebyan.net
به دوست دخترم اعتماد نمی کنم !!
به دوست دخترم اعتماد نمی کنم !!
یکی از معضلات اجتماعی که هر روز به تعداد جوانان درگیر به آن اضافه می شود دوستی های خیابانی است که به دنبال آن احتمال افزایش ارتباط‌های نامشروع ...
 
 

یکی از معضلات اجتماعی که هر روز به تعداد جوانان درگیر به آن اضافه می شوددوستی های خیابانی است که به دنبال آن احتمال افزایش ارتباط‌های نامشروع در جامعه وجود دارد، غافل از اینکه آینده ای مبهم، پر از ناراحتی های روحی و جسمی را برای خود رقم می زند.
 
 
دکتر امان الله قرائی مقدم، جامعه شناس و استاد دانشگاه در مورد دوستی های خیابانی  گفت: در بررسی هایی که سال گذشته بر روی 50دختر در استان البرز به صورت نمونه انجام دادیم ملاحظه کردیم که اکثر آنها دچار مشکلات روحی و فکری و عصبی شده اند و کارشان به جاهای باریک کشیده شده است.
 
 
وی با اشاره به نظر پسران در مورد چنین دخترانی اظهار داشت: هنگامی که از پسران سوال می شد، آیا با چنین دخترانی ازدواج می کنند، آنها به طور 100درصد قبول نمی کردند و می گفتند: به دخترانی که به راحتی با ما دوست شدند، اعتماد نمی کنیم.
 
 
قرائی مقدم هدف از تشکیل بسیاری از این نوع دوستی ها را رفع نیازهای جنسی به خصوص از سوی پسران دانست و افزود: بسیاری از پسران به جهت ایجاد ارتباط جنسی دوست می شوند و صداقت و دوستی برای آنها مفهومی ندارد و در مورد دختران نیز آن دسته از دخترانی که بی بند و بارند و از نظر اعتقادی ضعیف هستند به این سمت و سو گرایش پیدا می کنند.
 
 
 
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
منبع : bornanews.ir
 

"نه" گفتن به ازدواج = رفتن به استقبال افسردگی و مشکلات جنسی!

تاخیر در ازدواج یعنی رفتن به استقبال افسردگی و مشکلات جنسی!
تاخیر در ازدواج احساس تنهایی و بی‌ارزشی را به دنبال دارد،یعنی برطرف نشدن نیازهای عاطفی جوان در حالی که میل به دوست داشتن و دوست داشته شدن دارد.

 

 

 


 
 
تاخیر در ازدواج ناهنجاری اجتماعی است؟
 
چه کمبودهایی به این موضوع دامن می زند؟
 
 آیا صاحبنظران ازدواج زودهنگام را توصیه می کنند؟
 
چه راه حل هایی برای حل این مساله وجود دارد؟
 
 آثار روحی وروانی، جنسی و جسمی تاخیر در ازدواج چیست؟
 
بین کمبودهای موجود در حوزه های اقتصادی اجتماعی و فرهنگی و تاخیر در ازدواج جوانان رابطه ای وجود دارد و این 2 از یکدیگر تاثیر می پذیرند؟
 
به عقیده گروهی از کارشناسان اجتماعی،

تغییر در هویت جنسی زنان، باز تعریف زنانگی (شامل تمایل به اشتغال، تحصیل و ...)،

 بازتعریف مردانگی (که با مشکلات اشتغال و بیکاری، بلوغ اجتماعی دیررس همراه است) ،
 
 هزینه‏های بالای زندگی،
 
 شرایط سنگین ازدواج،
 
کاهش سرمایه اجتماعی،
 
 تغییر در ملاک‌های منزلت اجتماعی،
 
 جدایی و تفکیک هر چه بیشتر جنسیتی،
 
 ناچیز بودن و عدم گسترش کافی عرصه عمومی،
 
ناکارآمدی خانواده در حمایت از جوانان و به طور کلی ضعف شبکه‏های حمایت اجتماعی،
 
 ضعف نظام‏های تامین اجتماعی،
 
دسترسی سهل‏تر برای داشتن مناسبات جنسی خارج از زناشویی،
 
 گسترش و تنوع‏پذیری شیوه‏های ارتباط بین دو جنس،
 
 به هم خوردن توازن دو جنس در بازار ازدواج
 
 از عوامل تاثیر گذار در تاخیر در ازدواج محسوب می شوند. تاخیر در ازدواج و بالارفتن سن ازدواج می تواند تاثیرات منفی در حوزه های سلامت روحی و روانی و جنسی و جسمی افراد به ویِژه قشر جوان داشته باشد. در همین زمینه و با توجه به حساسیت و اهمیت این موضوع و گرفتن پاسخی برای پرسش های مطرح درباره این موضوع به گفت‌و گو با کارشناسان نشستیم تا از عواقب تاخیر در ازدواج در حوزه های مختلف بگویند.
 
 

نگاه اول: درسنین بالا پتانسیل های فرد کم می‌شود
حجت الاسلام محمد حسین سعیدی،مدیر مرکز مشاوره بیان،مدرس حوزه و برگزار کننده جلسات آموزش خانواده و زوج‌ها مساله تاخیر و بالارفتن سن ازدواج برای بیشتر افراد به عنوان عمل منفی تلقی می شود و قابل تجویز نیست،اما به صورت موردی و شخصی برای بعضی از افراد قابل تایید است و می شود آن را تجویز کرد.
 
 در مورد عده ای به خاطر برخی موانع و مشکلات و روحیه شخصی شان صلاح نیست تشکیل خانواده بدهند. افرادی که دارای سازگاری نیستند،اخلاق و روحیه شان موجب اذیت و آزار و ظلم به همسرشان می شود و شاید حتی نسلی که این افراد از خود به جای می گذارند دچار مشکلات فراوانی باشند. بنابراین باید این گروه از افراد را از این مساله مستثنی کرد. 
 
اما توصیه به ازدواج به موقع برای سایر افراد توصیه می شود و این توصیه واجب و ضروری است. از آن جهت که ازدواج تاثیر تکاملی بر افراد دارد. پختگی ها و ویژگی های مثبتی با انسان در اثر ازدواج به وجود می آید و ایجاد تعادل در روحیات ،افکار، اخلاق و شیوه زندگی فرد از دستاوردهای ازدواج است. اگر سن ازدواج بالا رود بعضی پتانسیل های فرد که باید صرف استحکام کانون خانواده و تربیت فرزندان شود از بین می رود.
 
 کشش غریزی و جنسی که خداوند در وجود زن و مرد قرار داده است باید پشتوانه تربیت فرزندان و کانون خانواده قرار بگیرد و اگر فرد وقتی در اوج دارایی این کشش و قدرت است از آن استفاده نکند می شود گفت به نوعی به هدر رفته است. مساله افزایش فاصله سنی با فرد و فرزندان هم مطرح می شود و درک متقابل بین والدین و فرزندان شکل نمی گیرد. 
 
بر قرار نکردن رابطه جنسی در افراد سالم، نوعی خویشتن داری محسوب می شود و فردی که دیر ازدواج می کند اگر قبل از ازدواج با جنس مخالف رابطه برقرار کرده باشد، افراد را دچار تنوع طلبی می کند. به نوعی که نمی توانند نسبت به همسرشان احساس رضایت داشته باشند. این افراد در واقع نیازهای خودشان را توسعه دادند.
 
 فرد بر اساس ارتباطات زیادی که داشته حتی نگاه‌شان نسبت به کسانی که همسر دارند دچار نوعی نگاه خاص می شوند و برای مثال به موضوع جنسیتی، نگاه خریدارانه دارند. انباشت خاطرات و تجربیات از این روابط در آینده می تواند برای زندگی مشترک مشکل ساز شود.
 
در کنار این موارد در سن پایین تر انطباق و سازگاری افراد بیشتر است. در سنین بالاتر انطباق زوج‌ها سخت تر است چون چهارچوب ها شکل گرفته است، امکان تغییر کم است و بنابراین افراد نمی توانند با یکدیگر به تفاهم برسند. در آخر باید توجه کنیم، وقتی می‌توانیم بر پایین بودن سن ازدواج تاکید کنیم که مولفه های لازم برای ازدواج را دارا باشند.
 

 

نتایج تاخیر در ازدواج

1. از دست دادن پتانسیل‌های جوانی
 
2. فاصله سنی زیاد با فرزندان
 
3. روی آوردن به روابط نامشروع
 
4. تنوع طلبی جنسی
 
5. اضطراب
 
6. نرسیدن به مراحل بالای رشد انسانی
 
7. انزوا طلبی
 
8. افسردگی مفرط
 
9. احساس بی ارزش بودن 
 


      
نگاه دوم: برطرف نشدن نیاز جنسی،زمینه ساز ناهنجاری های دیگر 

اصغر نوروزی، کارشناس ارشد روانشناسی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد مازندران: ازدواج امری شخصی برای افراد محسوب می‌شود و امکان دارد کسانی تمایل به ازدواج نداشته و دیرتر ازدواج کنند. اما عده ای تمایل دارند و امکانات اجتماعی اقتصادی و فرهنگی برایشان فراهم نیست. به طور طبیعی هر یک از نیازهای انسان که برآورده نمی شود 2 مشکل اساسی مطرح می شود، فرد در رشد و برخورد روانی خود به مراحل بالای رشد انسانی دست پیدا نمی کند.
 
 
 
 یعنی فردی که نیازهای جنسی شدید دارد ولی نمی تواند آن را برطرف کند چطور می تواند به امنیت خود فکر کند؟ چطور می تواند در این جامعه پرخاشگری نکند و در مدیریت خود موفق باشد.باید امکاناتی فراهم شود تا ازدواج کردن تسهیل شود و البته در کنارش برای تحکیم آن هم تلاش کنیم.
 
 
طبیعی است وقتی کسی نیازی دارد و نیاز او برطرف نمی شود هم از بعد روانی و هم ازبعد امنیت روانی دچار مشکل می شود. این می تواند زمینه ساز آسیب های بعدی هم باشد. تحقیقات نشان داده است وقتی فرد نیاز جنسی دارد یا به اصطلاح تحریک شده است اما امکان ارضای نیاز او وجود ندارد تا 24 ساعت مضطرب است و تنش دارد. این تنش براساس اصل بقای انرژی از حالتی به حالت دیگر تبدیل می شود.
 
 
 

نگاه سوم: خودارضائی،انزوا و افسردگی ،نتایج تاخیر در ازدواج
دکتر حسن میرزا حسینی،روانشناس، مدرس دانشگاه قم: به دلیل گرایش به مدرنیته و فاصله گرفتن از سنت ها و شرایط اقتصادی و اجتماعی سن ازدواج افزایش یافته است. جوان‌ها برای اینکه شغل و درآمد بهتری داشته باشند یا اینکه تحصیلات خود را ادامه بدهند مجبور به تاخیر انداختن در ازدواج‌شان هستند.
 
 افزایش سن ازدواج تبعات زیادی دارد و مسوولان باید به فکر این مساله باشند. سن بلوغ برای دختران و پسران 15-16 سال است. همزمان با سن بلوغ نیازهای جنسی و عاطفی فرد بروز پیدا می کند. جوانان تمایل به مستقل شدن دارند و می خواند شغل ثابت و جهت گیری های آینده شان به طور کلی روشن باشد و خود و زندگی اجتماعی شان هویت مشخصی داشته باشند.
 
 
 
وقتی در ازدواج تاخیر می افتد احساس تنهایی و بی ارزشی افراد را می گیرد، جوان نمی تواند نیازهای عاطفی خود را برطرف کند، در حالی که میل به دوست داشتن و دوست داشته شدن در جوانی به اوج خود می رسد. جامعه در زمینه رفع نیازهای جنسی جوانان مجرد فکری نکرده است،بنابراین جوانان راهی برای ارضای نیازهای خود ندارند و تنها راه ارضای نیازهای آنها ازدواج است.
 
 
بعضی از جوانان به شدت این میل را سرکوب می کنند و ممکن است دچارمشکلات وسواس گونه فکری و مذهبی شوند. گاهی ممکن است به خود ارضاییروی بیاورند که البته این مورد هم تبعاتی دارد. با توجه به اینکه نگرش منفی نسبت به این مورد وجود دارد، ممکن است فرد هم به لحاظ روحی و هم به لحاظ جسمی دچار مشکل شوند. افسردگی و اضطراب،احساس انزوا و سرخوردگی تبعات به تاخیر افتادن سن ازدواج است.
 

برقراری رابطه های کوتاه مدت با عنوان دوستی با جنس مخالف هم از تبعات دیگر این مساله است و از آنجایی که تضمینی برای این رابطه‌ها وجود ندارد خود تبعاتی به همراه دارند. جوان دچار چندگانگی در روابط خود می شود. روابط آنها به سرعت با شکست مواجه می شود. پسرها معمولا برای رفع نیازهای زودگذر، آنی و موقتی جنسی‌شان به این روابط روی می آورند و دخترها در پی رابطه‌های پایداری هستند که منجر به ازدواج شود.
 
 
افراد نمی توانند یکدیگر را پوشش بدهند و خیلی از این روابط به ازدواج منجر نمی شود. خاطراتی که جوانان از چنین روابطی دارند ممکن است بعدها روی روابطشان تاثیر بگذارد. شکست‌های عاطفی هر نوع اعتمادی نسبت به جنس مخالف را از بین می برد.
 
 
 
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
منبع : bornanews.ir
 

قبل از ازدواج حسابی با نامزدتان دعوا کنید !!

دعواهای دوران نامزدی را خیلی جدی بگیرید!
دختر و پسر مجبورند برای رسیدن به تفاهم برسر یک موضوع کمی اختلاف نظر داشته باشند. در واقع در این بحث‌ها در دوران نامزدی، مواضع افراد مشخص می شود.
 
 
 
 



دعواهای دوران نامزدی و عقد را تا چه حد جدی بگیریم؟

زهرا صفری فروشان کارشناس ارشد روانشناسی و مشاور بهزیستی استان اصفهان در این باره به  گفت: در ابتدا باید دوران نامزدی و عقد را از یکدیگر تفکیک کرد.


دوران نامزدی
 دورانی است که قراردادی بین خانواده ها بسته می‌شود تا دختر و پسر همدیگر را بهتر بشناسند اما در دوران عقد این قرارداد کاملا قانونی و شرعی می شود ، در نتیجه بحث و اختلاف نظر در دوران نامزدی طبیعی است.
 
زیرا در بعضی موارد تفاهم وجود ندارد و دختر و پسر مجبورند برای رسیدن به تفاهم برسر یک موضوع کمی اختلاف نظر داشته باشند. در واقع در این بحث‌ها در دوران نامزدی، مواضع افراد مشخص می شود.
 
 
 
وجود تعارض و اختلاف نظر نشانه پویایی است و نشاندهنده این مطلب است که هر دو نفر برای آن زندگی اهمیت قائل اند. در واقع اگر دو نفر هیچ اختلافی نداشته باشند، نسبت به زندگی بی تفاوت هستند؛ اما داشتن مهارت برای کنار آمدن با این اختلاف نظر می‌تواند میزان مسوولیت پذیری افراد و حل کردن مشکلات توسط فرد را نشان دهد.
 
 
 
در دوران عقد با توجه به اینکه روابط کمی نزدیک‌تر و عاطفی‌تر می شود ممکن است برخی از آن مشکلات همچنان ادامه یابد و یا حتی ممکن است تشدید شود و یا اینکه با توجه به آموزش‌های لازم و مشاوره‌ها کمتر شود.
 
این عقیده که اگر عقد کنید، مشکلات حل می‌شود و یا ازدواج کنید و در نهایت با بچه دار شدن مشکل حل می‌شود کاملا اشتباه است. زیرا اگر این مشکلات بدون حل شدن از دوران نامزدی به عقد و در نهایت به ازدواج منتقل شود، سربسته می‌ماند و باعث بروز مشکلات بیشتر می‌شود.
 
 
 
وجود فرزند در خانواده دنیای جدیدی را ایجاد می کند و مسایل و شرایط جدید از جمله مشکلات مالی و عاطفی ایجاد می‌شود و اگر زن و شوهر نتوانسته باشند در مدت عدم حضور فرزند با هم صمیمی شوند، حضور فرزند باعث تشدید اختلافات می‌شود.

 
اما در موارد محدودی زندگی مسالمت آمیز بخاطر حضور فرزند شکل می‌گیرد. یعنی ما به خاطر فرزندمان باید با هم کنار بیاییم که معمولا این عقیده در قدیم جواب می‌داد اما در جامعه امروز کمتر با چنین مواردی روبه رو می‌شویم.
 
 
 
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
منبع : bornanews.ir
 

اشتباه های رویایی دختران در ازدواج !!

اشتباه های رویایی دختران در ازدواج !!
زنان تمایل دارند خصوصیات ناخوشایند فرد مورد علاقه‌شان را نادیده بگیرند و خودشان را قانع کنند که در آینده می‌توانند آنها را تغییر دهند اما حقیقت این است که ...
 
 
 

دختران جوان هنگام ازدواج ممکن است تحت تاثیر احساسات عاشقانه و بدون توجه به موضوعات جدی که پس از ازدواج با آن روبرو می‌شوند، تن به ازدواجی دهند که بعدها باعث پشیمانی‌شان شود. در این مطلب مواردی از شایع‌ترین اشتباه‌های دختران هنگام ازدواج را می‌خوانید.
 
 
 

همیشه زندگی خوشی خواهیم داشت
زنان از همان روز اول زندگی، آرمان‌های عاشقانه دارند. کتاب‌ها و فیلم‌هایی که هدفشان جلب‌توجه دختران است، تصور عروسی مجلل و مرد کامل را در ذهن آنها ایجاد می‌‌کند. بنابراین تعجب‌آور نیست که زنان پیش از ازدواج بیشتر به عشق و عروسی توجه دارند تا ۵۰ سالی که پس از آن باید با همسرانشان بگذرانند!حقیقیت این است که ازدواج، کار مشکلی است.
 
 
یک دیدگاه واقع‌گرایانه‌ این است که ازدواج شامل حدود ۲۰ درصد خوشی و شادی ،۳۰ درصد رضایت و ۵۰ درصد کار سخت است. ازدواج با نگرشی واقع‌گرایانه از بروز بسیاری ناامیدی‌ها جلوگیری می‌کند.
 
 
 
 
می‌توانم همسر آینده‌ام را تغییر دهم
زنان تمایل دارند خصوصیات ناخوشایند فرد مورد علاقه‌شان را نادیده بگیرند و خودشان را قانع کنند که در آینده می‌توانند آنها را تغییر دهند اما حقیقت این است که چنین آرزویی معمولا برآورده نمی‌شود و نمی‌توان به زور کسی را تغییر داد.
 
 
 تازه اگر زن با فشار بتواند مرد را به تغییری وادارد، ممکن است روابط آسیب ببیند. در این موارد یا باید تفاوت‌های‌تان را با همسر آینده‌تان بپذیرید و از آنها لذت ببرید یا باید محیطی ایجاد کنید که همسرتان تشویق شود به خاطر شما خودش تغییر مورد نظر را بپذیرد.
 
 
 
 
مشکلی به نام حفظ هویت
مشکل رایج دیگر یک زن جوان پیش از ازدواج، عواطف شدیدی است که در دوران نامزدی پیش از آنکه درک روشنی از هویت خود داشته باشد، او را در برمی‌گیرد. برخی از دختران جوان و کم تجربه در این دوره بدون اینکه درک واضحی از هویت خود داشته باشند به نحوی آشکار با نامزدشان همانندسازی می‌کنند بنابراین توجه و دفاع از خود و نیازهای‌شان برایشان مشکل می‌شود.
 
 زنی که حسی قوی از هویت خودش داشته باشد، همسر متعادل‌تر و موفق‌تری خواهد بود.
 
 
 
 
رهاکردن دوستان و علایق قبلی
عشقی که زنان را در دوره ازدواج فرامی‌گیرد، ممکن است باعث شود دوستان، خانواده، سرگرمی‌ها و ورزش‌های مورد علاقه‌شان را کنار بگذارند.
 
 
 این کار اشتباهی اساسی است، به این علت که زنان به شبکه‌های حمایتی در سراسر زندگی‌شان نیاز دارند و فقط همسرشان نمی‌تواند همه مشکلات آنها را حل کند. داشتن چنین تقاضایی از همسر بیش از حد توان آنهاست. مهم است که در این مورد در زندگی‌تان تعادل را حفظ کنید.
 
 
 
 
صحبت‌نکردن درباره موضوعات جدی
لازم است با همسر آینده درباره نظرات خود در مورد مسایلی که ممکن است باعث اختلاف در زندگی مشترک شود، صحبت کنید.
 
 درباره تعداد بچه‌هایی که می‌خواهید داشته باشید، در مورد اینکه برای بزرگ‌کردن آنها حاضرید کارتان را رها کنید و در خانه بمانید یا نه ، درباره اولویت‌های‌ زندگی، نحوه هزینه‌کردن درآمدها در زندگی ، آرزوها و اهداف ، اینکه ۲۰ سال بعد می‌‌خواهید در چه موقعیتی قرار داشته باشید، سبک‌های تربیت بچه‌ها ، سهیم شدن در مسوولیت‌ها و... از قبل باید دانست آیا عقاید همسران شبیه هم هست یا نه.

به توافق رسیدن درباره این موضوعات می‌تواند تعیین‌کننده ازدواجی شادمان یا پر از مشاجره در آینده باشد.
 
 
 
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
منبع : afkarnews.ir
 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد