از
تظاهرات داشتم برمیگشتم 2 تا مرد داشتن حرف میزدن منم ناخواسته حرفاشون رو
شنیدم اولی:بچه هات چطورن دومی: دخترم شوهر کرده اولی:شغل شوهرش چیه؟ دومی
بیکاره من دیگه داشتم میمردم آخه چرا فقط به من گیر میدن مردم دخترشون رو
بدون شغل و پول میدن میره ما اینطوری موندیم